دفتر دلتنگی من

بخوان...ولی بدان حرفهایم به همین راحتی که میخوانی نوشته نشده اند

دفتر دلتنگی من

بخوان...ولی بدان حرفهایم به همین راحتی که میخوانی نوشته نشده اند

رسم روزگار

این رﺳﻢ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﻩ : ﮐﺴﻲ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﻳﺪﻧﺶ ﺳﻴﺮ ﻧﺸﺪی ﺯﻭﺩ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎت ﻣﻴﺮه ، ﺑﺪﻭﻥ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺣﺘﻲ ﺭﺩﻱ ﻭ ﻧﺸﻮﻧﻲ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺵ تو ﺩﻧﻴﺎﻱ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺟﺎ ﺑﺰﺍﺭﻩ . ﭼﻪ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻳﻲ ﺑﺎ ﺍﻭن ﻧﺪﺍﺷﺘم ، ﭼﻪ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﻱ ﺯﻳﺒﺎﻳﻲ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﻭن ﻣﻲ ﺩﻳﺪم، ﻓﺮﺻﺖ ﻧﺸﺪ ﻛﻪ برای اخرین بار ﻓﻘﻂ ﻳﻚ ﺑﺎﺭ ﺳﺮمو ﺭﻭﻱ شونه هاش ﺑﺰﺍﺭمو ﻭ ﮔﺮﻳﻪ ﮐﻨم، ﻭﻗﺘﻲ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺭﻭﺯﻱ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑهش ﻧﻴﺎﺯ ﺩﺍﺭم، ﻭﻗﺘﻲ ﻫﻨﻮﺯ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﺭو کنارش ﺣﺲ ﻧﻜﺮﺩم ، ﻭﻗﺘﻲ ﻫﻨﻮﺯ ﺗﺮﺍﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﻋﺎﺷﻘﻲ رو تﺎ ﺁﺧﺮ ﺑﺎهاش ﻧﺨﻮندم ،با ﻧﺎﺑﺎﻭﺭﻱ ﻣﻲ ﺑﻴﻨم ﻛﻪ دیگه کنارم نیست تو رویاهام باهاش ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﺎﻥ ﺗﺎ ﺍﻭﺝ ﺁﺳﻤون ﺭﻓتم ﻭ ﺻﻮﺭﺗشو بﻮﺳﻪ بارون کردم، ﺑﺎ ﺧﻮﺩم ﮔﻔﺘم اگه ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﺑﺒﻴﻨﻤﺶ ﺩﺳتشو ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻡ ، ﺧﻴﻠﻲ ﻣﺤﻜﻢ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻡ ﻭ ﻧﻤیذﺍﺭﻡ ﻛﻪ ﺑﺮه. اما روزگار نذاشت، ﺩﺳﺘﻲ ﺭو ﮔﺮﻓﺘم ﺍﻣﺎ ﺩﺳتی ﻛﻪ ﺧﻴﻠﻲ ﺳﺮﺩ بود، ﺩﺳﺖ تنهایی
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.