دفتر دلتنگی من

بخوان...ولی بدان حرفهایم به همین راحتی که میخوانی نوشته نشده اند

دفتر دلتنگی من

بخوان...ولی بدان حرفهایم به همین راحتی که میخوانی نوشته نشده اند

تو از حالم خبر داری

و این نهایت عشق است و یک حس ماندگار ، تو مثل باران باش و همیشه بر روی من ببار
تا احساس کنم سرپناهم تویی که باران منی، تو همان هوای نفسهای منی

تو از حالم خبر داری ، میدانی دلم برایت تنگ شده و خودت نیز یک عالمه درد دل داری
این دلتنگی و این هوا و حال روز و من ، برای تو میتپد هر لحظه قلب من
این شعر و حس و روح لطیف تو ، همه با هم غزلیست عاشقانه برای تو
تو از حالم خبر داری ، میدانی چقدر دوستت دارم ،که تو هم مرا یک دنیا دوست داری
دلم برایت بوسیدنت ، بوییدنت ، آن نگاه مهربانت تنگ شده
پنجره را باز میکنم ، دلم هوایت میکند و به خیالت در آسمان دلتنگی ها پرواز میکنم ، در خیالم با توام و همراه تو ، این قلب من است که لحظه به لحظه میگیرد بهانه ی تو ،تو بگو که از چه بنویسم برای تو
این قلب من و آن قلب تو ، این عشق بی پایانمان ، این احساس من و آن انتظار تو و هوای نفسهایمان
تو از حالم خبر داری ، تو عشق مرا باور داری، مرا میفهمی که میخواهمت ، مرا میخواهی که میمیرم برایت
و این نهایت عشق است و یک حس ماندگار ، تو مثل باران باش و همیشه بر روی من ببار
تا احساس کنم سرپناهم تویی که باران منی، تو همان هوای نفسهای منی
که بی تو شوم ، میمیرم ، من نبض خودم را میگیرم که از حال تو هم خبر دارم
بیش از اینها عاشقم و لحظه به لحظه از دیروز عاشقتر ، به پای تو مینشینم تا لحظه آخر

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.